عاشقی یعنی دل بریدن از غیر یار خود ندیدن تا پای دار توو زمستون، لاله‌چیدن عین بهار مادر شهید، عاشق‌تر از همه پای عاشقی، لایق‌تر از همه مقلّد امّ‌البنینه و شقایق‌تر از همه فدای اون مادری که داده دل پای دین شهید شدن دل می‌خواد شبیه امّ‌البنین جان‌فدا بودن یعنی اخلاص در هرلباس رهرو عشق، بی‌ادّعاس بی‌خبر از اشک و هراس با تمام هوش و حواس وقف او که فرمانرواس مثل عبّاس، امر مولاش، امر خداس پاکی دل از دامان مادره مادر شهید، پاک و مطهّره دلش مثه امّ‌البنین شده که از دنیا می‌گذره دوام این مکتبو به امر زهرا ببین با این همه لاله و این همه ام‌ّالبنین اون پلاکایی که مثه راز موند زیر خاک صادقانه گفتن فداک به شهیدی که گفت: اخا ادرک اخاک مادرونه شد؛ خون‌گریه‌ی لهوف پشت حق شکست در لحظه‌ی خسوف مقطّعه شد عشق و رو زمین پراکنده شد حروف شنیدن از خیمه‌ها تا ماه اومد رو زمین صدای زهرا رو با صدای ام‌ّالبنین